آفتـــاب در حصـــار

"الحــمدلله الـذی هـــدانـا لـــهذا و ما کنـا لـــنهتــدی لــولا ان هـــدانـا الله" ---> 43 / اعراف

آفتـــاب در حصـــار

"الحــمدلله الـذی هـــدانـا لـــهذا و ما کنـا لـــنهتــدی لــولا ان هـــدانـا الله" ---> 43 / اعراف

مشخصات بلاگ
آفتـــاب در حصـــار

بسم الله*

به برکات کرامات بی پایان امام علی النقی علیه السلام که بعد از توسل ناگهانی من به ایشان در زندگیم جاری شد بر خود لازم دانستم تا ادای دینی هرچند ناچیز کرده باشم به مولایم...

باشد که مورد قبول ایشان واقع شود و نظر لطفشان همواره شامل حالمان باشد.

به کوری چشم دشمنان و هتاکین به ساحت مقدس مولا علیه السلام

******

99 داستان این وبلاگ برگرفته از کتاب " آفتاب در حصار" از مجموعه کتاب های " چهارده خورشید و یک آفتاب " می باشد.

(خوندن هر داستان " نهایتا " دو دقیقه از وقت شریفتون رو میگیره، سعی میکنم هرروز یک داستان رو بذارم)

******

بعدا نوشت: به نیت امام هادی علیه السلام شروع کردم به نوشتن این بلاگ و ان شاءلله آغازی باشه برای ورود به مسیر شناخت 14 نـــور زندگی مون...

اللهـــم عجّـــل لولیک الفـــرج مولانـــا صاحـــب العصـــر و الزمـــان...

۴ مطلب با موضوع «حضرت عباس علیه السلام» ثبت شده است

بسم الله...


السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاس بْن اَمیرِالْمُؤْمِنین





کلهم نور یکی "او" اعتیادش بیشتر

مرتضی هم بود بر او اعتمادش بیشتر

 

چون یل ام البنین هست و علمدار حسین

لاجرم آید به چشمم او جهادش بیشتر

 

اکثر مردم به او بستند دلهاشان ولی

پیرمرد آذری هست اعتقادش بیشتر

 

علت اینکه گره خورده است با او ارمنی

از امامش میرسد شاید به دادش بیشتر

 

مادرش بر نوکران فاطمه مادر شود

او شفاعت می کند از خانه زادش بیشتر

 

سید امید حسینی

  • کبـوتـر بقیـــع


بسم الله...



ابروی ترک خورده ی عباس؟!


خدایا . . . !


شق القمر از لشکر ابلیس بعید است . . .



http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/abalfazl/kamel/16.jpg

  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...



هیچ میدانی چرا گهگاه طوفان میشود؟

لحظه ی جنگیدن عباس اکران میشود...


(امروز، اینجا، شدیدددددد باد میزنه...!)







عکس از: http://takhribchi.ir/
  • کبـوتـر بقیـــع



بسم الله...

جنگ صفین بود و نوجوانی سیزده ساله...

امیرالمومنین علیه السلام نقاب به چهره قمر بنی هاشم زدند و او را روانه ی میدان کردند...

معاویه؛ ابوشعتاء دلاور معروف عرب را پیش فرستاد.

ابوشعتاء گفت: اهل شام مرا حریف هزار اسب میدانند، در شان من نیست، یکی از پسران من برای او کافیست...

هفت پسر را به جنگ فرستاد و یکی پس از دیگری به دست قمر منیر بنی هاشم علیه السلام به درک واصل شدند.

خودش عصبانی به قصد انتقام خون پسرانش به میدان آمد و او نیز با ضربتی به درک واصل شد...

جنگ مغلوبه شده بود. همه در حیرتند که این نوجوان کیست که چنین جنگاوری میکند!

امیرالمومنین علیه السلام به عباس گفتند: برگرد پسرم.

سپاهیان گفتند: یا امیرالمومنین اجازه بدهید تا کار را یکسره کند.

اما حضرت اجازه ندادند و فرمودند: " اِنَهٌ ذٌخرٌ الحسین... او ذخیره برای حسین است. "


  • کبـوتـر بقیـــع