آفتـــاب در حصـــار

"الحــمدلله الـذی هـــدانـا لـــهذا و ما کنـا لـــنهتــدی لــولا ان هـــدانـا الله" ---> 43 / اعراف

آفتـــاب در حصـــار

"الحــمدلله الـذی هـــدانـا لـــهذا و ما کنـا لـــنهتــدی لــولا ان هـــدانـا الله" ---> 43 / اعراف

مشخصات بلاگ
آفتـــاب در حصـــار

بسم الله*

به برکات کرامات بی پایان امام علی النقی علیه السلام که بعد از توسل ناگهانی من به ایشان در زندگیم جاری شد بر خود لازم دانستم تا ادای دینی هرچند ناچیز کرده باشم به مولایم...

باشد که مورد قبول ایشان واقع شود و نظر لطفشان همواره شامل حالمان باشد.

به کوری چشم دشمنان و هتاکین به ساحت مقدس مولا علیه السلام

******

99 داستان این وبلاگ برگرفته از کتاب " آفتاب در حصار" از مجموعه کتاب های " چهارده خورشید و یک آفتاب " می باشد.

(خوندن هر داستان " نهایتا " دو دقیقه از وقت شریفتون رو میگیره، سعی میکنم هرروز یک داستان رو بذارم)

******

بعدا نوشت: به نیت امام هادی علیه السلام شروع کردم به نوشتن این بلاگ و ان شاءلله آغازی باشه برای ورود به مسیر شناخت 14 نـــور زندگی مون...

اللهـــم عجّـــل لولیک الفـــرج مولانـــا صاحـــب العصـــر و الزمـــان...

۴ مطلب با موضوع «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله» ثبت شده است

بسم الله...



یک مدینه اندوه ، ویژه نامه رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله



 حکمت 292 نهج البلاغه


عَلى قَبْرِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وآله ساعَةَ دَفْنِهِ : إِنّ الصَّبْرَ لَجَمِیلٌ إِلاَّ عَنْکَ، وَإِنَّ الْجَزَعَ لَقَبِیحٌ إِلاَّ عَلَیْکَ، وَإِنَّ الْمُصابَ بِکَ لَجَلِیلٌ، وَإِنَّهُ قَبْلَکَ وَبَعْدَکَ لَجَلَلٌ.

امام علی علیه السلام هنگامى که مى خواست رسول خدا صلی الله علیه وآله را به خاک بسپارد در کنار قبر آن حضرت چنین عرضه داشت : صبر و شکیبایى زیباست ولى نه درباره تو و جزع و بى تابى زشت است اما نه بر فراق تو. مصیبت وفات تو بسیار سنگین و هر مصیبتى پیش از تو و بعد از تو در برابر آن کوچک و حقیر است.



منبع: http://www.askdin.com/

  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...



 اَلسلام عَلیک یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّهِ یا اِمامَ الرَّحمَةِ 




شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزل‌های فراوان باشد

نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد

سایه ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد

مگر اعجاز جز این است که باران بهشت
زادگاهش برهوت عربستان باشد

چه نیازی است به اعجاز، نگاهت کافی است
تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد

فکر کن فلسفه خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد

چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
از تحیر دهن غار حرا وا مانده

عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد

شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست
ظرف و مظروف هم اندازه یکدیگر نیست

از قضا رد شدی و راه قدر را بستی
رفتی آن سوتر از اندیشه و در را بستی

رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید
و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید

عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته
جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته

پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد
چشم تو فاتح اقلیم نمی‌دانم شد

آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز
سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز

شاعر این سیب حکایات فراوان دارد
چتر بردار که این رایحه باران دارد...


سید حمیدرضا برقعی




  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...


اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ 


 


اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ


بر روی زمین و آسمانها و کرات

در بین مناجات برای حاجات

زیباتر از این جمله ندیده است کسی
بر خاتم انبیاء محمّد صلوات




http://www.askdin.com/

  • کبـوتـر بقیـــع
بسم الله...


اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّهِ یا اِمامَ الرَّحمَةِ 




بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّهُمَّ اِنّی اَسئلُکَ وَاَتَوَجَّهُ الَیکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیّ الرَّحمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَالِهِ یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّهِ یا اِمامَ الرَّحمَةِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه





حـــرف از وصیـــت های آخر مـی زنی بــابــا

از پیـــش زهــــرایت کـــجا پر مـی زنی بــابــا

ایــن لحظــه ها یاد گذشته کـــــــرده ای انـــگار

حــرف از وصیـت های مـــادر می زنی بــابــا

دل شوره داری از نگاهـــت خوب می فهمم

داری گریـــزی به غـــمِ در مــی زنی بــابــا

زهــــرای تو پشت و پناه حیــــدر تنهاست

هرچنـــد حــرف از زخم بستر می زنی بــابــا

یک روز مــی بینی مـــــرا بیـــن در و دیوار

یک روز می آیــی به من سر می زنی بــابــا

گفتــــی که خیلـــی زود مـــی آیم کنــار تــو

پس لحظـــه ها را مــی شمـارد یادگــار تـــو



http://www.askdin.com/

  • کبـوتـر بقیـــع