آفتـــاب در حصـــار

"الحــمدلله الـذی هـــدانـا لـــهذا و ما کنـا لـــنهتــدی لــولا ان هـــدانـا الله" ---> 43 / اعراف

آفتـــاب در حصـــار

"الحــمدلله الـذی هـــدانـا لـــهذا و ما کنـا لـــنهتــدی لــولا ان هـــدانـا الله" ---> 43 / اعراف

مشخصات بلاگ
آفتـــاب در حصـــار

بسم الله*

به برکات کرامات بی پایان امام علی النقی علیه السلام که بعد از توسل ناگهانی من به ایشان در زندگیم جاری شد بر خود لازم دانستم تا ادای دینی هرچند ناچیز کرده باشم به مولایم...

باشد که مورد قبول ایشان واقع شود و نظر لطفشان همواره شامل حالمان باشد.

به کوری چشم دشمنان و هتاکین به ساحت مقدس مولا علیه السلام

******

99 داستان این وبلاگ برگرفته از کتاب " آفتاب در حصار" از مجموعه کتاب های " چهارده خورشید و یک آفتاب " می باشد.

(خوندن هر داستان " نهایتا " دو دقیقه از وقت شریفتون رو میگیره، سعی میکنم هرروز یک داستان رو بذارم)

******

بعدا نوشت: به نیت امام هادی علیه السلام شروع کردم به نوشتن این بلاگ و ان شاءلله آغازی باشه برای ورود به مسیر شناخت 14 نـــور زندگی مون...

اللهـــم عجّـــل لولیک الفـــرج مولانـــا صاحـــب العصـــر و الزمـــان...

۱۶ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است


بسم الله...


یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یا زَیْنَ الْعابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّهَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنایا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ





آن کسی که همه اش گریه ی عاشورا بود
آب می دید به یاد جگر سقا بود...
  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...

 

اختلاف داشتند بر سر آن چهار روزی که روزه در آن ثواب بیش تری دارد.

رفتند خانه ی امام.

تازه نشسته بودند که امام گفت: " آمده اید از روزهایی که روزه در آن بهتر است بپرسید؟ "

گفتند: " بله. "

گفت: " هفده ربیع الاول، بیست و هفت رجب، بیست و پنج ذی القعده و هیجده ذی الحجه. "

 

بحارالانوار، ج 50، ص 158



نقی

  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...

 

فراموش کرده بود، برای وضوی نیمه شبِ آقایش آب آماده کند.

امام که بیدار شد، از ترس مخفی شده بود.

امام صدایش کرد.

رفت جلو، می لرزید، گفت: " آقا، من... . "

امام گفت: " چرا آب را گرم کرده ای؟ مگر نمی دانی من با آب سرد وضو می گیرم!؟ "

تعجب کرد، گفت: " من فراموش کرده بودم. حتی دست به سطل آب نزده ام، باور کنید! "

- حالا که خدا خواسته با آب گرم وضو بگیریم، ما هم اطاعت می کنیم. شکر خدا که اهل بندگی هستیم و خدا هم در عبادتش کمک مان می کند.

جدم پیامبر می گفتند: خدا دوست ندارد وقتی به بنده اش اجازه ی استفاده از نعمتی را داده، خودش زیر بار نرود.

 

بحارالانوار، ج 50، ص 126 - اثبات الهدایه

  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...

 

نمی توانست همیشه در خدمت امام باشد.

نامه نوشت: " ما دوست داریم همان طور که با خدا همیشه و در همه جا ارتباط  داریم، با امام مان هم ارتباط داشته باشیم. چه طور چنین چیزی ممکن است؟ "

 

*****

 

جواب نامه را بی معطلی و با ذوق و شوق باز کرد.

نوشته بود: " هروقت حاجتی داشتی، کافی ست لب هایت تکان بخورد؛ شک نکن که پاسخش به تو خواهد رسید. "

 

بحارالانوار، ج 50، ص 155





پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: خداوند عطسه را دوست می دارد و خمیازه را مکروه می داند.

هر گاه کسی عطسه کند، حمد خدا گوید و هر مسلمانی که عطسه را می شنود، او را دعا گفته و از خداوند مزید رحمت طلب کند.


بخاری، الجامع الصحیح، ج 5، ص 2290

  • کبـوتـر بقیـــع


بسم الله...



ابروی ترک خورده ی عباس؟!


خدایا . . . !


شق القمر از لشکر ابلیس بعید است . . .



http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/abalfazl/kamel/16.jpg

  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...


از بزرگان بود.

آمد پیش امام هادی علیه السلام.

از وامی که باید پرداخت می کرد صحبت کرد.

امام به وکیلش گفت: " سی هزار درهم به او بده و سی هزار درهم به همراهش. "

همان مقدار هم داد به وکیل.

از پادشاهان هم این بخشش را ندیده بود، حتی در خواب.


بحارالانوار، ج 50، ص 173



File:Al Askari Mosque.jpg

  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...


دست و بالم حسابی تنگ شده بود.

رفتم خانه ی امام، تا نشستم، رو کرد طرفم: " اباهاشم! شکر کدام یک از نعمت های خدا را میخواهی ادا کنی؟ "

زبانم بند آمده بود، مانده بودم چه جوابی بدهم... .

- به تو ایمان و بدنت را بر آتش حرام کرده، سلامتی داده و عافیت داده تا نیرو داشته باشی و طاعتش را به جا آوری، رضایت و قناعت داده تا  
گرفتار این و آن نشوی. این ها را من زودتر گفتم چون فکر میکردم آمده ای از کسی که این ها را به تو داده، شکایت کنی... .

بلند شدم که بروم، امام ادامه داد: " گفته ام صد دینارت بدهند، خواستی بروی، برو بگیرشان. "
  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...


با چشم خودش دیده بود امام بیمارانی را که پیسی داشتند شفا داده بود.


یک بار هم مجسمه ی پرنده ای را که از گل درست کرده بود و بعد در آن دمیده بود؛ شده بود پرنده ی واقعی و پر کشیده بود توی آسمان.


به امام می گفت: " شما هیچ فرقی با عیسی مسیح ندارید! "


امام جواب داد: " من از اویم و او از من است. "


بحارالانوار، ج 50، ص 185





  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...



در فرق کربلا و بهشت همین بس،


که بهشت را می روی


اما


کربلا را می برند...





عکس از: http://zooljanah.ir/

  • کبـوتـر بقیـــع


بسم الله...


یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یا زَیْنَ الْعابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّهَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.



 



بــدن مبارک امـام سجاد علیه السلام را آوردنــد بقیــع بخاک سپردنــد ،
امـام باقــر علیه السلام وقتی که بدن بابا را غسل می داد اصحاب دیدنــد
گــردن مبــارک امـام چهارم کبــود است سؤال کردنــد یابــن رسول الله
اثــر کبــودی گردن مبارک پــدر بزرگوارتــان چه است ؟
فرمــود :
ایــن کبــودی اثر همان روزهایی است که در شام غل و زنجیــر
بــه گــردن بابایم بوده . . .


السلام علی الحسین
و علی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین

  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...


زمان حکومت واثق بود و ترک ها شده بودند کارگزارشان.

یک روز یکی از آن ها آمده بود مدینه با دارودسته اش، دنبال عده ای از عرب های شورشی تا دست گیرشان کند.

از مقابل ما می گذشتند که امام صدایش زد.

با او صحبت کرد به ترکی.

مرد از اسب پیاده شد. احترامش کرد. دست امام را بوسید.

نزدیک رفتم تا ببینم امام به او چه گفته.

- این مرد پیغمبر است، نه؟

- نه!

- پس چطور مرا به اسم صدا زد، اسمی که در قبیله ی خودمان در زمان بچگی مرا صدا می زدند؟!


بحارالانوار، ج 50، ص 124 _ محجۀ البیضاء، ج 4، ص 320_ اعلام الوری، ص 343




امام علی علیه السلام:

بهترینِ نیکیها، محبّت و علاقه به ماست و بدترینِ بدیها، دشمن داشتن ماست.


غررالحکم، ح 3363

  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...



هیچ میدانی چرا گهگاه طوفان میشود؟

لحظه ی جنگیدن عباس اکران میشود...


(امروز، اینجا، شدیدددددد باد میزنه...!)







عکس از: http://takhribchi.ir/
  • کبـوتـر بقیـــع


بسم الله...


حکم سجده بر شیشه را نمی دانست.

با خودش گفت: " حتما درست است، چون از زمین است. "

نامه ای آمد از طرف امام: " شیشه از ریگ و نمک است و بر آن نمی توان سجده کرد. "


بحارالانوار، ج 50، ص 176 _ اثبات الوصیه

امیرالمومنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمودند:

چه خوشبویى اى خاک! در روز قیامت قومى از تو به پا خیزند که بدون حساب و بى درنگ به بهشت روند.

شرح نهج البلاغه ابن حدید، ج 4، ص 169


  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...



راه را باز نمایید... محرم آمد
دم بگیرید که هنگامه ی ماتم آمد 

دست بر سینه نهاده... همه تعظیم کنید
مادری دست به پهلو، کمری خم آمد 

نوکران، سینه زنان، موی کنان، مویه کنید
سر برهنه ز جنان حضرت خاتم آمد

امشبی را که شب درد دل با یار است
سفره ی دل بگشایید محرم آمد

پیرهن مشکی ما حوله احرام عزاست
در حسینه ارباب خدا هم آمد

چشم ما گریه کنان وصل به چشم زهراست
زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد

بر سیاهی عزا دیده ی ما روشن شد
بزم دلداگی یار فراهم آمد

روز محشر که همه خلق خدا حیرانند
رتبه ی زائر ارباب مقدم آمد

قدر بال مگسی اشک بشوید دل ما
قطره ایی پاک تر از چشمه ی زمزم آمد

عرضه بر دوست کنم نوکری یک ساله
که همه عشق خدا صاحب پرچم آمد

فاطمه منتظر آمدن ما بوده
لشگر گریه کنان شه عالم آمد

قاسم نعمتی


  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...


ایرانی تا پای جان پای اعتقاداتش می ایستد،

داعش چه ز ما و کربلا می دانی؟



  • کبـوتـر بقیـــع

بسم الله...


شب خواب دید پیامبرصلی الله علیه و آله را.

مشتی خرما به او داد، 25 دانه.

صبح رفت پیش امام هادی علیه السلام، مشتی خرما به او داد، گفت: اگر پیامبر بیش تر داده بود، بیش تر می دادم. "

شمردشان، 25 دانه بود.


بحارالانوار، ج 50، ص 153



 پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود :
 براى شهادت  حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.
کتاب جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556


  • کبـوتـر بقیـــع