* برگ هفتاد و هشتم
پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۳۱ ب.ظ
بسم الله...
سفره پهن بود و جمعیت مشغول.
با ورود امام، همه ساکت شدند.
جوان شروع کرد به متلک گویی و مسخره بازی.
امام رو کرد به او، گفت:
" چطور خوش حالی و از یاد خدا غافل، وقتی سه روز دیگر در جمع مردگانی؟ "
جوان ساکت شد.
عده ای اما با اطمینان گفتند:
" سه روز دیگر، دروغ گویی علی بن محمد بر همه مان آشکار خواهد شد. "
فردای همان روز، جوان مریض شد، روز دوم مرد و روز سوم دفن شد، در جمع مردگان.
محجه البیضا، ج 4، ص 320