* برگ هشتادم
شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۳۴ ق.ظ
بسم الله...
همسایه ی امام هادی علیه السلام بودند و شب ها با او همنشین.
فرمانده ای با لشکرش از آن جا می گذشت.
مست بود.
امام گفت: " این مرد که این چنین شاد است، قبل از نماز صبح در خاک است. "
از حرف امام تعجب کردند.
قرار گذاشتند دنبال آن ها بروند.
صبح نشده هیاهوی لشکر بلند شد.
فرمانده در مستی زمین خورده، گردنش شکسته و درجا مرده بود.
بحارالانوار، ج 50، ص187
امام باقر علیه السلام: من مى دانم که این محبّت شما نسبت به ما چیزى نیست که خود شما آن را ساخته باشید، بلکه کار خداست.
|