* برگ یازدهم
يكشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۱۴ ب.ظ
بسم الله...
امام جماعت مدینه بود.
مدام نامه مینوشت برای متوکل: اگر اینجا را میخواهی، علی بن محمد علیه السلام را از مدینه بیرون کن!
متوکل حرفش را قبول کرد.
وقتی که امام میخواست از مدینه برود، آمد پیش امام،
گفت: اگر شکایتم را به خلیفه بکنی، زندگیت را آتش میزنم و بچه ها و غلام هایت را می کشم.
امام آرام رو کرد به او، گفت: " من مثل تو آبروریز نیستم. شکایتت را به کسی میکنم که من و تو و خلیفه را آفرید. "
خجالت کشید.
سرش را انداخت زیر، افتاد به التماس که مرا ببخشید.
اعیان الشیعه
حدیث نوشت: امام علی النقی علیه السلام:
أَلتَّواضُعُ أَنْ تُعْطِىَ النّاسَ ما تُحِبُّ أَنْ تُعْطاهُ
فروتنى آن است که با مردم چنان کنى که دوست دارى با تو چنان باشند.
ضمن پوزش به دلیل تاخیر در به روز کردن وبلاگ شوق وصال
مطلب بسیار جالب و تاثیر گذاری بود
بنده هم با مطلبی با عنوان دلم گرفته به روز هستم
منتظر هستم
یا علی
التماس دعا
موفق باشید